جدول جو
جدول جو

معنی قوی ئیل - جستجوی لغت در جدول جو

قوی ئیل
هشتمین سال از سال های دوازده گانۀ تقویم ترکی، سال گوسفند
تصویری از قوی ئیل
تصویر قوی ئیل
فرهنگ فارسی عمید
قوی ئیل
ترکی سال گوسبند از سال های دوازدهه ترکان یکی از دوازده سال سنوات ترکان سال گوسفند
فرهنگ لغت هوشیار
قوی ئیل
((قُ یْ ئِ))
یکی از دوازده سال دوره سنوات ترکان، سال گوسفند
تصویری از قوی ئیل
تصویر قوی ئیل
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از لوی ئیل
تصویر لوی ئیل
پنجمین سال از سال های دوازده گانۀ تقویم ترکی، سال نهنگ
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از لوی ئیل
تصویر لوی ئیل
سال نهنگ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لوی ئیل
تصویر لوی ئیل
سال نهنگ، سال پنجم از دوره دوازده ساله ترکان
فرهنگ فارسی معین
بژکول فخرز تناور تناور جسیم قوی جثه: در آخر یکی مادیان بد سمند قوی هیکل و تند و بالا بلند
فرهنگ لغت هوشیار
نیوبخت خوشبخت بختیار نیکوحال خوشبخت: زیرا که چون بخت او قوی شد و تو نیز از قصد او تقاعد نمایی مدد قوت او کرده باشی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قوی بال
تصویر قوی بال
نیودل مرغی که دارای بال محکم و نیرومند است، دلیر باجرات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قوی هیکل
تصویر قوی هیکل
قوی جثه، تنومند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از قوی حال
تصویر قوی حال
نیکوحال، خوشبخت
فرهنگ فارسی عمید
শক্তিশালী
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از قوی دل
تصویر قوی دل
پر دل و نترس
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قوی پی
تصویر قوی پی
سخت پی نیوگام سخت پی
فرهنگ لغت هوشیار